برنامه عمل مدیرعامل در زمینه دگرگونی دیجیتال
به گزارش وبلاگ شماره 3443، به این واقعیت ها توجه کنید: میانگین زمان باقی ماندن شرکت ها در لیست S&P 500 در دهه 1950 بیش از 60 سال بود حال آنکه این عدد تا سال 2012 به کمتر از 12 سال سقوط کرد.
نیمی از شرکت هایی که در سال 2000 در لیست 500 شرکت برتر فورچون قرار داشتند هم اکنون در این لیست جای ندارند و جای خود را به شرکت های دیگری داده اند.
میانگین دوران تصدی پست مدیرعاملی در شرکت های بزرگ در فاصله سال های 2013 تا 2017 با یک سال کاهش از شش سال به پنج سال رسیده است. موارد ادغام شرکت ها، خصوصی سازی شرکت ها و ورشکستگی شرکت ها به سرعت در حال افزایش است و روزی نیست که خبر های فراوانی در این زمینه در رسانه ها منتشر نگردد.
من خودم به شخصه انتظار دارم این روند در آینده شتاب بسیار بیشتری به خود بگیرد چرا که تکنولوژی های پیش برنده دگرگونی دیجیتال هم در حال پخته تر شدن و اوج گرفتن هستند و در همه جا در دسترس همگان قرار دارند. علاوه بر این، رهبران دیجیتال در صنایع و شرکت های پرتعدادی حضور دارند و از تازهترین تکنولوژی های هوش مصنوعی و اینترنت اشیا برای بهبود بخشیدن به فرآیند های کاری و رجحان یافتن بر رقبا بهره می برند.
در همین زمان، بازار های سرمایه روز به روز کارآمدتر می شوند و همین مساله باعث می گردد تا فشار بیشتری بر شرکت هایی وارد گردد که از قافله تکنولوژی های دگرگون ساز عقب افتاده اند و چشم تیزبین صندوق های سرمایه گذاری و سرمایه گذاران جسور و حرفه ای در پی یافتن فرصت های مناسب برای خریداری یا ادغام شرکت هایی است که به خاطر عدم همراهی با دگرگونی های سریع دیجیتال دچار ضعف و آسیب پذیری شده اند.
در حال حاضر بیش از 900 میلیارد دلار سرمایه خصوصی سرگردان در دنیا وجود دارد که در جست وجوی یافتن جای مناسبی برای سرمایه گذاری هستند و برترین و مجذوب نماینده ترین گزینه های ممکن برای آن ها همان شرکت های به شدت دیجیتال هستند که میزبان تازهترین تکنولوژی های دیجیتال به ویژه در حوزه هوش مصنوعی و اینترنت اشیا هستند و این یعنی مرگ تدریجی و فرار سرمایه ها از شرکت های سنت گرا و غیرچابکی که از روند تکنولوژی های نوین دور افتاده اند.
به طور کلی، تهدید های رقابتی مرتبط با منظره های دیجیتال می توانند از هر جایی و در هر مسیری پدیدار شوند و به همین جهت هم هست که به شدت غیرمنتظره و متنوع هستند. در ژانویه سال 2018، شرکت های آمازون، برکشایر هیث وی و جی پی مورگان چیس اعلام کردند که قصد دارند پروژه مشترکی را در حوزه سلامت اجرا نمایند. تنها یک روز پس از اعلام این خبر بیش از 30 میلیارد دلار سرمایه از 10 شرکت فعال در صنعت سلامت خارج شد و به سمت این پروژه مشترک سرازیر شد به طوری که ارزش سهام برخی از این شرکت ها تنها طی یک روز نزدیک به 8 درصد سقوط کرد. اگرچه این نمونه در نگاه اول اتفاقی بزرگ و شگفت انگیز به نظر برسد، اما باید دانست که چنین تحولاتی در آینده ای نزدیک کاملا عادی خواهند بود و این تازه ابتدای راه است.
اگرچه تهدید های مربوط به انقراض شرکت ها بسیار جدی است و احتیاج مبرمی به انجام اقدامات جدی و فوری برای فرار از خطر انقراض دسته جمعی شرکت ها احساس می گردد، اما باید دانست که پاداش های بزرگی نیز در انتظار شرکت هایی خواهد بود که توانسته اند به خوبی خود را با دگرگونی دیجیتال سازگار نمایند و با تجهیز خود به تازهترین تکنولوژی های پیش برنده دگرگونی دیجیتال به سرعت به پیش می روند. در واقع تمام پژوهش های صورت گرفته به وسیله موسسات معتبری، چون مکنزی، PwC,BCG و مجمع دنیای اقتصاد نشان می دهند که شرکت ها و سازمان ها این فرصت بی نظیر را دارند تا به وسیله سرمایه گذاری درست در زمینه هوش مصنوعی و اینترنت اشیا به تریلیون ها دلار ارزش افزوده دست یابند و بیش از هر زمان دیگری به موفقیت های بزرگ و تاریخ ساز دست یابند و خود را به سطحی بالاتر و فراتر از افق های ذهنی کنونی ارتقا دهند و رقبای خود را به سرعت برق و باد پشت سر گذارند.
آری، دگرگونی دیجیتال به مرحله ای از تاثیرگذاری و معین نمایندگی رسیده که به یک گزینه اجتناب ناپذیر و حتمی برای همه تبدیل شده است و هر کس که از این قافله جا بماند به طور حتم از بین خواهد رفت. در این میان آنچه حتمی و گریزناپذیر به نظر می رسد چگونه واکنش نشان دادن رهبران سازمان و در راس آن ها مدیران عامل نسبت به این تحولات است که معین خواهد نمود چه سرنوشتی در انتظار آن سازمان ها خواهد بود و آیا آن ها از این دریای توفانی جان سالم به در خواهند برد و به ساحل آرامش می رسند یا اینکه در این دریای پرتلاطم غرق خواهند شد.
یک مدیرعامل دگرگون نماینده
همان طور که قبلا هم گفتم دگرگونی دیجیتال بسیار فراگیر و گسترده است و تمام بخش های سازمان ها را دربر می گیرد و در نهایت به بطن سازمان نفوذ نموده و آنچه را که باعث متمایز شدن آن سازمان از سایر سازمان ها می گردد تحت تاثیر عمیق قرار می دهد. به همین علت هم هست که برای به موفقیت انجامیدن هر گونه دگرگونی دیجیتال در هر سازمانی قبل از هر چیز به حمایت تمام قد و قاطعانه رهبران سازمان به خصوص مدیرعامل احتیاج است.
در واقع، دگرگونی دیجیتال باعث شده تا چرخه سنتی پیاده سازی تکنولوژی در سازمان ها که در دهه های گذشته رواج داشته است معکوس گردد. در گذشته، تکنولوژی های تازه از درون آزمایشگاه ها و مراکز تحقیقاتی بیرون می آمدند و سپس به وسیله شرکت ها تجاری سازی می شدند و پس از مدتی این تکنولوژی های تازه به وسیله سازمان های تکنولوژی اطلاعات به کل صنعت معرفی می شدند و به تدریج توجه مدیران عامل سازمان ها را به خود جلب می کردند و پس از تایید نهایی مدیرعامل جایی برای خود در برنامه ریزی ها و بودجه بندی سازمان دست و پا می کردند.
امروزه، اما خود مدیران عامل به عنوان آغاز نماینده و حمایت نماینده اصلی از دگرگونی های دیجیتال عمل می نمایند و این یک تحول بزرگ محسوب می گردد. امروزه مدیران عامل کاملا به این واقعیت پی برده اند که تعلل و سستی در پیوستن به قافله شتابان دگرگونی دیجیتال به سقوط و ناکامی بزرگ سازمان ها منتهی خواهد شد و نمی توان تصمیم گیری در خصوص دگرگونی دیجیتال را فقط به بخش IT سازمان سپرد بلکه خود مدیرعامل به عنوان بالاترین مقام اجرایی شرکت باید نقش نیروی پیش برنده و محرک جدی در راستای دگرگونی دیجیتال را بازی کند حال آنکه در گذشته چنین نبوده و مدیران عامل به طور مستقیم خود را در تصمیم گیری های مرتبط با تکنولوژی اطلاعات دخالت نمی دادند.
نویسنده: توماس ام زیبل
مترجم: سید حسین علوی لنگرودی
منبع: کتاب Digital Transformation
منبع: فرارو