آرمانگرایی؛ دامی در کمین خانواده سالم
به گزارش وبلاگ شماره 3443، خبرنگاران/کردستان آیا تا به حال به این موضوع فکر نموده اید که خانواده سالم به چه خانواده ای گفته می گردد و یک خانواده سالم باید از چه ویژگی هایی برخوردار باشد، یا نه اصلا خود شما از یک خانواده سالم برخوردار هستید؟
اغلب اوقات زمانی که از خانواده کارآمد و پویا سخن به میان می آید ذهن انسان به سمت رفاه مادی و لزوما رفع کردن نیازهای مادی اعضای خانواده به ویژه فرزندان سوق پیدا می نماید، این در حالی است که تنها لازمه یک خانواده سالم و در عین حال پویا و کارآمد تامین امکانات مادی، تهیه مسکن و محل سکونت بهتر نیست بلکه خانواده سالم نیازهایی فراتر از نیازهای مادی را می طلبد.
اعضای یک خانواده به ویژه فرزندان فراتر از نیازهای مادی به همدلی، همراهی، در آغوش کشیده شدن، دیده شدن و مورد توجه قرار دریافت و دوست داشتن و دوست داشته شدن از سوی والدین خود نیازمند هستند و اساس خانواده ای سالم بر صداقت، اعتماد و اجازه بیان احساسات و عواطف هر یک از اعضا خانواده بنا نهاده شده است.
یک استاد جامعه شناسی می گوید: آنچه که سبب شده که خانواده های امروزی نسبت به گذشته از دوام کمتری برخوردار باشند غیاب و نبود اعتماد در خانواده ها است.
اکبر ولدبیگی که در وبینار خانواده سالم و کارآمد چالش ها و امیدها که به همت جهاددانشگاهی و به مناسبت هفته ازدواج برگزار گردید، در مورد لزوم اعتماد در یک خانواده سالم اظهار کرد: امروزه پایین آمدن ستون های اعتماد یک خانواده، سقف خانواده های امروزی را نیز کوتاه نموده است.
وی مطرح نمود: مشغولیات فکری و شغلی، تغییر ذائقه ها و سلیقه های عشقی در عصر حاضر قداست گذشته را از بین برده است.
ولدبیگی اضافه نمود: هرچند که خانواده و انتخاب در گذشته نیز دل مشغولی ها و بن بست های خاص خود را داشت اما با این حال ویژگی خانواده قدیم بر زندگی های امروزه رجحان از ماندگاری و ثبات بیشتری برخوردار است زیرا زندگی های قدیم تلاش و تلاش دو طرفه را به همراه داشته است.
وی ادامه داد: ماحصل زندگی های قدیم و تربیت نسل های دهه 50، 60، 70 بوده که همانگونه که می بینید معرفت، نجابت و بزرگواری انسانی در رگ و پوست آن ها ریشه دوانده و این ویژگی ها تا زمان حاضر نیز در وجود آن ها نهادینه شده است.
اکبر ولدبیگی با اشاره به اینکه سلامت عاطفی و هوش عاطفی از نکات مهم در بحث خانواده های امروزی است اعلام کرد: هوش بهر با هوش عاطفی بسیار متفاوت است و هوش عاطفی شامل مهارت هایی است که در زندگی مشترک به کارگیری آن ها ضروری است، این را به خاطر داشته باشید که سواد اقتصادی، اندوخته های اقتصادی، افزایش کیفیت رفاه زندگی و تغییر محل سکونت تنها لازمه داشتن یک خانواده سالم نیست.
وی اعلام کرد: هوش عاطفی یکی از ضروریات خانواده های امروزی است به این معنی که ما برای عزیزترین و مهم ترین فرد زندگی خود وقت بگذاریم و آن ها را مدیریت عاطفی کنیم.
به گفته این جامعه شناس، آشفتگی های درون خانوادگی، به وجود آمدن مثلث های عشقی، خودکشی فرزندان، بچه های فراری و طلاق های زودهنگام همه و همه ماحصل خلاهای عاطفی در خانواده ها است.
اکبر ولدبیگی با تاکید بر این مسئله که هوش عاطفی جبرانی برای همە کمبودها است، توضیح داد: ضروری است خانواده ها قبل از اقدام به فرزندآوری این نکته را در نظر داشته باشند که آیا از شایستگی عاطفی لازم برخوردار هستند یا خیر؟ متاسفانه خانواده ها قبل از درنظر دریافت شایستگی های عاطفی، شایستگی اقتصادی را ملاکی برای فرزندآوری می دانند.
وی از دیگر مسائل موجود در خانواده های امروزی را عشق های یک طرفه ای خواند و گفت: عشق های یک طرفه زمینه ساز مسائل و دردسرهای عاطفی بسیاری در زندگی است؛ از همین رو بیان عواطف و احساسات خود یک هنر است و زمانیکه از سواد عاطفی سخن می گوییم منظور توانایی افراد در بیان احساسات عاطفی است.
ولدبیگی تاکید نمود: بهتر آن است که خانواده ها به جای دغدغه در مورد خرید لباس های مارک دار و امکانات آنچنانی برای فرزندان، در طول شبانه روز ساعاتی را به ناز و نوازش و مورد توجه قرار دادن فرزندان خود اختصاص دهند و عملا به آن ها اثبات نمایند که دوستشان دارند.
وی در مورد والدینی که صرفا از عینک مادیات به زندگی نگاه می نمایند، مطرح نمود: ضروری است که خانواده ها به ویژه والدین در امر ازدواج به جای استفاده از حسن نیت گمراه نماینده چاشنی عقلانی را که منجر به تصمیم گیری و برنامه ریزی درست خواهد شد افزایش دهند و به هیچ وجه اجازه ندهند که احساسات بیش از حد جلوی عقل و تصمیم گیری صحیح آن ها را بگیرد.
این جامعه شناس در ادامه سخنان خود اظهار کرد: تغییر اولویت در زندگی هوشمندی دیگری است که به بهتر شدن کیفیت زندگی منجر خواهد شد.
ولدبیگی تاکید نمود: اگر اولویت های زندگی ما در حال حاضر با چاشنی لذت همراه نیست بهتر است اولویت های زندگی خود را تغییر داده و زندگی خود را براساس اولویت های مهم در زندگی پیش ببریم.
به گفته وی، بهتر آن است که دیدگاه های کمال گرایانه در مورد بحث ازدواج را کنار گذاشته و بر این باور باشیم که ازدواج پک دردسرها و کنار آمدن با مسائل و خالی نکردن میدان زندگی است، زیرا تقبل دردسرها خود به نوعی نمایانگر پختگی و بلوغ عاطفی است.
ولدبیگی مطرح نمود: راز یک ازدواج و زندگی پیروز در صبوری، تحمل دردسرها، دوری گزینی از کمال گرایی و آرمان گرایی در زندگی است.
تعاملات درون خانوادەای در دوران کرونا
اکبر ولدبیگی در ادامه اذعان کرد: واقعیت آن است که کرونا بیش از آنکه یک بحران فیزیکی، فیزیولوژیکی یا جسمی را به دنبال داشته باشد، خلا روانی بسیاری را در جامعه ایجاد نموده است.
وی ادامه داد: آمارهای اجرا شده در سطح کشوری و استانی بیانگر آن است که کرونا بیش از هر زمان دیگری افسردگی ها، خودکشی ها، تنهایی ها، تنش های درون خانواده و سوءتفاهم ها را افزایش داده است.
ولدبیگی افزود: ایزولاسیون یا قرنطینه خانگی تا زمانی معنی دارد و اگر ادامه دار گردد به یک دردسر بزرگ مبدل خواهد شد، زیرا دوری از تفریحات، دورهمی ها، باهم بودن های خانوادگی و محبت آمیز شرایط را به ویژه برای بچه ها سخت و طاقت فرسا نموده و هوشمندی عاطفی در این دوران به معنای انجام بازی های جمعی و خانوادگی و وقت گذرانی با فرزندان است.
وی اعلام کرد: از آنجایی که بسیاری از والدین به دلیل مشغله کاری بیش از حد نتوانسته اند آنچنان که شاید و باید برای فرزندانشان وقت بگذارند، حال فرصت مناسبی برای باهم بودن های بیشتر با فرزندان است.
اکبر ولدبیگی توضیح داد: فرزندان به والدین خوب سرپرست بیشتر از والدین ثروتمند علاقه مند هستند و این نکته را باید به خاطر داشت که لزوما رفاه مادی که امروزه به یک اولویت در زندگی انسان ها تبدیل شده؛ نمی تواند بسیار کارآمد باشد.
وی با اشاره به لزوم افزایش هزینه های مصرفی فرهنگی در سبد خانوارهای ایرانی اشاره و مطرح نمود: متاسفانه کشور ایران با تمدن 3 هزار ساله خود کمترین میزان مصارف فرهنگی را در سبد خانوار دارد و 4 درصد میزان مصرف فرهنگی خانوار در کشور فرهیخته ای همچون ایران به راستی قابل قبول نیست و منظور از اولویت بندی های زندگی اهمیت به مسائل فرهنگی است و باید این مهم را به فرزندان خود آموزش داد.
به گفته این جامعه شناس، آرمانگرایی و کمال گرایی مهلک ترین دامی است که انسان می تواند در دام آن گرفتار گردد و باید این را بپذیریم که همه انسان ها قرار نیست ما را درک نمایند، زیرا با پذیرش این مسئله در کنار اینکه زندگی هم برای ما و هم برای دیگران دلچسپ تر خواهد شد سبب کاهش سطح توقعات و انتظارات دیگران خواهد شد.
اکبر ولدبیگی اظهار کرد: دوست داشتن و دوست داشته شدن چه برای شریک زندگی چه برای فرزندان باهم معنی پیدا می نماید، به ویژه فرزندان بیش از هر نیازی در زندگی به عشق و دوست داشتن و احساس تعلق نیازمندند و سایر نیازها بعد از احساس تعلق معنی خواهد یافت.
وی ادامه داد: همه مباحث اجرا شده در چارچوبی به نام مدیریت هوشمند زندگی جای می گیرد و هوش بهر کسی است که از هوش عاطفی لازم در زندگی برخوردار باشد، زیرا داشتن هوش عاطفی زندگی لذت بخشی را برای ما و دیگران فراهم خواهد نمود.
به گفته این جامعه شناس، این اصل را در زندگی خود بپذیرید که هیچ انسانی کامل نیست و انسان ها موجوداتی ناقص الخلقه هستند، و کوتاه آمدن در زندگی در بسیاری از مواقع از بار هزینه های اضافی زندگی کم خواهد نمود.
ولدبیگی در سرانجام یادآور شد: اگر کانون زندگی را همچون مدرسه ای بدانیم که هرروز در آن مشغول یادگیری هستیم؛ قطعا به میزان ثبات و ماندگاری زندگی یاری خواهد نمود.
منبع: خبرگزاری ایسنا