اطلاق واژه مجاور به ساکنان مشهد نیازمند مقبولیت جامعه شهری است
به گزارش وبلاگ شماره 3443، خبرنگاران/خراسان رضوی عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی گفت: بر اساس تعاریف علمی دوگانه جهانگرد و زائر بر یک دیگر منطبق است اما این 2 اصطلاح در سطح اجتماعی دارای فضا و باری متفاوت هستند که نامیدن مردم شهر مشهد به هر یک از آن ها نیازمند مقبولیت جامعه شهری است.
حامد بخشی یکم دی ماه در سومین نشست گفت وگومحور از همایش ملی الهیات شهر در خصوص سه گانه زائر، مجاور و خادم اظهار کرد: سه گانه زائر، مجاور و خادم را می توان تحت عنوان دو دوگانه مجاور و شهفرایند و زائر و جهانگرد بیان نمود. هر دو دوگانه مجاور، شهفرایند و زائر، جهانگرد از نظر مصداقی تا حد زیادی بر یک دیگر منطبق هستند. بنابراین جهانگرد و زائر از لحاظ مصداقی مشابه یک دیگر محسوب می شوند، اما نامیدن یک فرد یا گروه با عنوانی خاص، پیامدها و وظایفی را ایجاد می نماید، مشروط بر این که آن گروه یا فرد این عنوان را بپذیرد.
وی ادامه داد: بنابراین اگر تمام شهفرایندان شهر مشهد را مجاور بنامیم ممکن است بخشی از جامعه این مجاورت را نپذیرند. لذا چنین پرسش هایی در فکر ایجاد می گردد که نسبت میان این نام و افرادی که با این عنوان نامیده می شوند، چگونه خواهد بود؟ یا این که تا چه اندازه می توان شهفرایندان مشهدی را مجاور نامید؟ بر این اساس از منظر جامعه شناسی، انطباق میان مسما و نام مورد آنالیز قرار می گیرد.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی در خصوص دوگانه جهانگرد، زائر مطرح کرد: مفهوم علمی جهانگرد در ادبیات علمی و فارق از اهداف سفر، تمامی مسافرانی که در مقصد خود اقامت دارد و در این شهر تغذیه می نماید را جهانگرد تعریف می نماید. به نوعی وجه شباهت تمامی آن ها اقامت و تغذیه در شهر مقصد است.
انطباق مفهوم جهانگرد مذهبی بر مفهوم زائر
بخشی بیان نمود: بر مبنای این تعریف از جهانگرد طبقه بندی هایی در زمینه انگیزه مسافران ایجاد می گردد. به عنوان مثال جهانگردانی که با هدف و انگیزه دینی و مذهبی به سفر می فرایند را جهانگرد مذهبی می نامند و اگر انگیزه درمانی داشته باشند، به عنوان جهانگرد سلامت تلقی می شوند. بنابراین بر اساس تعریف علمی، جنبه مصداق و مفهوم جهانگرد مذهبی بر مفهوم زائر منطبق است. اما زمانی که این واژه را در سطح اجتماع مورد آنالیز قرار می دهیم، هر واژه بار و فضای مفهومی متفاوتی دارد.
اثرگذاری فضا و بار واژگان بر گفتمان سازی و واقعیت اجتماعی
وی اضافه نمود: فضای مفهومی پیرامون زائر با فضای اطراف جهانگرد و فضای حول مسافر فرق دارد. به گونه ای که زائر بار مفهومی و اجتماعی دینی به همراه دارد، مسافر بار و فضایی خنثی دارد و جهانگرد بار مفهومی تفریحی در پی دارد. به نظر می رسد این موضوع در سطح اجتماعی تا حدی موجب گفتمان سازی می گردد و در نتیجه، گفتمان بر واقعیت اجتماعی تأثیرگذار خواهد بود.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی در خصوص دوگانه مجاور و شهفرایند نیز مطرح کرد: در خصوص مجاور و شهفرایند نیز چنین موضوعاتی وجود دارد. اطلاق و نامیدن عنوان مجاور بر شهفرایندان، نیازمند پذیرش و توجه به نظر آن ها است. چهار سال پیش طرحی به سرپرستی دکتر یوسفی و در هشت فاز انجام شد و نظرات و انتظارات مردم از مدیریت شهری را مورد آنالیز قرار داد. در تمامی این هشت فاز خدمات رسانی به زائران به وسیله شهرداری کمتر از سه درصد بوده محاسبه شده است. به این معنی که کمتر از سه درصد مردم معتقدند وظیفه حاکمیت و مدل شهری ما خدمت رسانی به زائران است.
لزوم توجه به تنوع فرهنگی مشهد
بخشی اضافه نمود: بنابراین باید نسبتی میان انتظارات مردم و تلقی و درک آن ها از هویت خود برقرار گردد. به نظر من باید شهر مشهد را نه به عنوان یک مجموعه یک پارچه بلکه به عنوان یک مجموعه متنوع در نظر بگیریم. شهر رم از بعضی جوانب همچون مشهد است. به شکلی که واتیکان، قلب مسیحیت کاتولیک در این شهر قرار گرفته است و مرزی میان واتیکان و سایر بخش ها وجود ندارد. به شکلی که مجموعه های تاریخی فراوانی نیز در این شهر وجود دارد.
وی اضافه نمود: توسعه مشهد دارای دو الگو (رم و قم) است. که بر اساس آن می توان منطقه ای به عنوان ثامن، با هنجارهایی ویژه ایجاد و حفظ گردد یا این که سعی گردد این هنجارها به تمامی منطقه ها مشهد توسعه وسیعتری یابد. در یکی از این 2 الگوی توسعه تمام شهر مشهد به صورت یک پارچه و به عنوان شهری مذهبی در نظر گرفته می گردد و در رویکرد دیگر تنوع فرهنگی شهر مورد توجه قرار می گیرد.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی گفت: به نظر من شهر مشهد به مثابه یک کلان شهر پیاده سازی طرحی بر مبنای یک پارچگی و هویتی یکسان به تمامی منطقه ها شهرشیوه ای مناسب نیست. این که تنوع فرهنگی مشهد را به صورت یک پارچه و از بالا به پایین اعمال نموده و مبدل سازیم منجربه چندپارگی اجتماعی و فرهنگی شهر می گردد که در چنین شرایطی مردم نه در کنار یک دیگر بلکه در مقابل یک دیگر قرار می گیرند.
ناسازگاری عناوین زمینه شکاف میان فرهنگ رسمی و غیررسمی را فراهم می سازد
بخشی بیان نمود: ما در مواردی که پدیده ها با نامیدن های ما سازگار نیستند دچار شکاف بین فرهنگ رسمی و غیر رسمی می شویم، فرهنگ رسمی که ما به واسطه دارا بودن قدرت حاکمیت، حاکم می کنیم و در مقابل نیز فرهنگ غیر رسمی که زیر پای ما را خالی می نماید؛ در حقیقت شکاف بین این دو در همه جا خطرناک است به این علت که ما متوجه نمی شویم که چه اتفاقاتی در حال رخ دادن است و زمانی متوجه این موضوع می شویم که دیگر فایده ای ندارد.
وی اظهار کرد: در واقع ما این اجازه را نداریم به فردی که شهفرایند این شهر است و در این شهر سکونت دارد، بگوییم که اگر قواعد مجاور را نمی پذیری از این شهر برو، زیرا این کار یک کار غیر اخلاقی و غیر عرفی است و به لحاظ پیامدهای بلند مدت نیز باعث می گردد که ما جامعه ای همگن و هم راستا با حاکمیت نداشته باشیم.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی اعلام نمود: اگر حاکمیت امر کند و جامعه نیز آن را درونی ننموده باشد و به نوعی بین هنجارهای حاکمیت و هنجارهای واقعی مردم شکافی وجود داشته باشد و این شکاف روز به روز عمیق تر گردد، در خاتمه این شکاف به گسلی تبدیل می گردد که حاکمیت را در می نوردد.
پیوند حاکمیت و جامعه موجب استمرار حاکمیت می گردد
بخشی گفت: در رابطه بین حاکمیت و جامعه همیشه آنچه که در طول تاریخ به جای مانده جامعه بوده و آنچه که تغییر نموده حاکمیت است و زمانی این حاکمیت می تواند استمرار داشته باشد که با جامعه گره خورده باشد.
می توان به تمامی مسافران که به مشهد سفر می نمایند، زائر گفت؟
وی اعلام نمود: در این میان در خصوص زائر این سوال به فکر می رسد که آیا ما واقعاً می توانیم به تمامی مسافرانی که به شهر مشهد سفر می نمایند، بگوییم زائر هستند؟ اگر پاسخ مثبت است پس باید بگوییم که به چه معنا زائر هستند. آیا ما واقعاً در این شهر زائر، زائر جهانگرد، جهانگرد زائر و یا اینکه جهانگرد داریم؟
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی مطرح کرد: طبق آنالیز هایی که آستان قدس رضوی داشته است، نشان می دهد که افرادی که به حرم مطهر مشرف می شوند، میانگین ماندگاری شان در حرم کمتر از یک ساعت است و بعلاوه میانگین دفعات تشرفشان به حرم هم 3/2 است. بنابراین یک سوم از زائران و جهانگردانی که در طی 16 ساعتی که در مشهد حضور دارند کمتر از دو ساعت در حرم حضور دارند و ساعات دیگر ماندگاری خود را در این شهر در بازار، مجموعه های تفریحی، جهانگردی و... حضور خواهند داشت.
بخشی اضافه نمود: اما این در حالی است که اگر زائری به کربلا سفر کند به معنای واقعی بیشتر وقت خود را به زیارت می پردازد و ساعات کمی از ماندگاری خود در این شهر را به خرید سوغاتی اختصاص می دهد.
وی تأکید کرد: با این وجود ما به فردی که تنها کمتر از 2 ساعت از 16 ساعت ماندگاری خود در این شهر را حرم است می توانیم زائر بگوییم؟ این در صورتی است که ما در مشهد با پدیده زائر جهانگرد روبرو هستیم.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی اعلام نمود: بنابراین ما مبتنی بر آنچه که در مشهد با آن روبرو هستیم، نمی توانیم فرد را زائر بنامیم، بلکه ما در این شهر با زائر جهانگرد با مفهوم اجتماعی نه با آن مفهوم عینی روبرو هستیم و در حقیقت می توان گفت که مشهد مرکز مجموعه های آبی در ایران است و از این رو باید میان نام گذاری هایی که انجام می دهیم با آن پدیده ای که با آن روبرو هستیم، منطبق باشد.
هویت انشایی و هویت جاریه مشهد
بخشی بیان نمود: نکته بعدی که باید به آن توجه داشت این است که مشهد یک هویت انشایی داشته که همان مشهدالرضا بوده و علاوه بر آن نیز یک هویت جاریه دارد، اما هویت جاریه مشهد به مثابه یک کلانشهری که بیش از سه میلیون نفر جمعیت و تنوعی از اقوام را داراست و همیشه بخش قابل توجهی از این جمعیت اهل تسنن هستند، ما با این شهری که در حال توسعه است، می توانیم به افرادی که در این شهر که شهفرایندان باید مسافت زیادی را برای رفتن به حرم طی نمایند، به لحاظ کالبدی بگوییم که این فرد مجاور است؟ البته که شاید بتوان گفت، اما پس مفهوم این پدیده در اینجا چه می گردد؟
وی مطرح کرد: این تصور که گمان کنیم اگر به شهفرایندان مشهد مجاور نگوییم بی دینی است، باید بدانیم که منظور ما از این مجاور و زائر بودن بی دینی و بی قیدی نیست بلکه منظور ما در این جا نسبت فرد با حرم است.
عضو هیات علمی گروه جامعه شناسی پژوهشکده جهانگردی جهاد دانشگاهی اعلام نمود: البته که مشهد قم نیست بلکه ما در شهر مشهد با کلانشهری روبرو هستیم که روز به روز در حال توسعه بوده و با تنوع فرهنگی همراه است و افرادی که به عنوان مسافر وارد این شهر می شوند از یک قشر نیستند بلکه ما با تنوع مسافران و شهفرایندان روبرو هستیم و تقلیل شهفرایند به مجاور و تقلیل مسافر به جهانگرد و یا زائر آسیب هایی را به همراه دارد.
چندپارگی در جامعه منجر به تقابل فرهنگی بین اقشار مختلف می گردد
بخشی در ادامه پیامدهای این موضوع را برشمرد و گفت: اولین پیامد این است که چند پارگی را به وجود می آورد که این چندپارگی در درون این جامعه منجر به تقابل فرهنگی بین اقشار مختلف می گردد، دومین پیامد نیز ایجاد فاصله میان فرهنگ رسمی و غیر رسمی می گردد که در نهایت موجب می گردد فرهنگ غیر رسمی به صورت غیرمستقیم توسعه پیدا کند و در نهایت سومین پیامد هم ایجاد شکاف بین حاکمیت و مردم می گردد که هسته این ها پیامدهای ناگواری را برای جامعه و حاکمیت خواهد داشت.
منبع: خبرگزاری ایسنا